درباره وبلاگ یه لحظاتی هستن که به زور خودشون رو بین ثانیه های زندگی جا دادن خیلی خیلی کوتاهن ولی توشون احساسات نامتعارفی رو ناخواسته تجربه می کنیم و اگه تاثیر اون احساسات دوامی داشته باشه شاید به این واقعیت مبهوت کننده پی ببریم که کائنات با همه ی دنگ و فنگش از ازل به هدف رخ دادن اون لحظه ی غریب هستی رو لبیک گفته ! ولی افسوس که اغلب با گذر اون لحظه اون احساس هم فراموش می شه ... موضوعات آخرین مطالب پيوندها
تبادل
لینک هوشمند
نويسندگان عبور
در دنیایی که مثلن همه بال دارند من چقدر معلول هستم ، چقدر غصه می خورم ، احساس نقصان می کنم ، افسرده می شوم ، حسرت می خورم . هواپیما وسیله ی نقلیه ی معلولین است . من عقب مانده ای هستم که زندگی ام فنا شده ست ...
حس می کنم حقم پایمال شده دیگران چیزی بیشتر از من دارند ، چیزی که حقشان است .
اما در این دنیایی که کسی بال ندارد من احساس طبیعی بودن می کنم . چرا که ب حق خود رسیده ام !
یعنی حق مرا وضعیت اطرافیانم تعیین می کند ؟؟ چیزی درون من نیست تا معیاری برای شادی و احساس رضایت من تعیین کند ؟ یا شاید معیار آن فقط شرایط جنبندگان دنیای بیرون است !! چه سیستم ابتدایی و عاری از هر گونه خلاقیتی !!!!
یک خیال پردازی دیگر ... در دنیایی که همه ی مردم می خزند آن ها معلول محسوب نمی شوند ، بلکه من یک ابر قهرمان با قدرتی فرابشری هستم !!
نظرات شما عزیزان: reza
ساعت23:36---24 تير 1392
likeeeeeeeeeeeeeeeeeeeeeeeeeeeeeee
افشین
ساعت23:24---28 فروردين 1392
خیلییییییی خلاقانه و زیییییبا بود.
Very Likes 28/1/92 چهار شنبه 25 بهمن 1391برچسب:, :: 15:55 :: نويسنده : آیلین معتقدی
|